آلفرد آدلر( به آلمانی: Alfred Adler )( زاده ۵ فوریه ۱۸۷۰ — درگذشته ۲۸ مه ۱۹۳۷) از روانشناسان بنام اتریشی بود.
او نظریهای را تدوین کرد که «علایق اجتماعی» در آن نقش عمدهای را ایفا میکند و او تنها روانشناسی است که یک گروه چهار نفری تشکیل داد که به نام او نامیده میشود.
[نیازمند منبع] زیگموند فروید در مقاله توضیحات، کاربردها و راهکارها ۱۹۳۳، در مورد او میگوید: «در واقع، روانشناسی فردی ربطی به روانکاوی ندارد، اما وقایع خاص تاریخی، منجر به ادامه حیات انگلی آن به خرج روانکاوی شده.
ما نمیتوانیم بهکارگیری مشروع این واژه به عنوان آنتی تز «روانشناسی گروه» را که با آن تداخل میکند، بپذیریم؛ به علاوه، کار خود ما تا حد زیادی و از اساس به روانشناسی افراد انسان مربوط است.
او، خود را شخصی زشت و کوچک اندام تلقی میکرد.
اما آدلر با پشتکار و فداکاری، خود را از پایینترین سطح کلاس بالا کشید.این فرایند در کودکی آغاز میشود.
کودکان کوچم و درمانده هستند و کاملا به بزرگسالان وابسته اند.
این تجربه به صورت ژنتیکی تعیین نشده، بلکه این شرایط درماندگی و وابستگی به بزرگسالان، حاصل محیط است که برای همه کودکان یکسان است.
احساسهای حقارت گریز ناپذیرند، ولی از آن مهم تر، ضروری هستند.
( ( انسان بودن یعنی خود را حقیر احساس کردن) ). چون این وضعیت در همه انسانها مشترک است، علامت ضعف یا نابهنجاری نیست.
احساسهای حقارت منبع تمام تلاشهای انسان هستند.
رشد فرد از جبران، از تلاشهای ما برای چیره شدن بر حقارتهای واقعی یا خیالی ما ناشی میشود.
در طول زندگی خود، با نیاز به جبران کردن این احساسهای حقارت و تلاش کردن برای سطوح مراتب بالاتر رشد، تحریک میشویم.
این فرایند در کودکی آغاز میشود.
کودکان کوچم و درمانده هستند و کاملا به بزرگسالان وابسته اند.
این تجربه به صورت ژنتیکی تعیین نشده، بلکه این شرایط درماندگی و وابستگی به بزرگسالان، حاصل محیط است که برای همه کودکان یکسان است.احساسهای حقارت گریز ناپذیرند، ولی از آن مهم تر، ضروری هستند.
منبع : پاورپوینت آلفرد آدلر