دانلود مقاله و تحقیق علمی

هنر سلجوقیان

هنر سلجوقیان

هنر دوره سلجوقی و خوارزمشاهیان بخشی از هنر اسلامی است که شامل سال‌هایی می‌شود که این سلسله‌ها در آسیای مرکزی، ایران و آناتولی صاحب قدرت بودند و نیز شامل ادواری است از نابسامانی و انحطاط تاریخ سلجوقیان در ایران که در مجموع دو سده به طول انجامید.
نوآوری‌های معماران ایرانی در این دوره از هند تا آسیای صغیر نتایج و پی‌آمدهای وسیعی در بر داشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعی از هنرها، شامل نساجی و سفالگری، عاج‌کاری، فلزکاری با ویژگی‌های منطقه‌ای آثار ماندگاری را خلق کردند.
در عصر سلجوقیان هنر معماری به شکوفایی و کمال نسبی رسید و هنرمندان و معماران آثار فراوانی به وجود آوردند. در این دوره از تلفیق حیاط چهار ایوانی و تالار مربع گنبددار (چهارطاقی)، مسجد بزرگ ایرانی به وجود آمد. به‌گونه‌ای که حیاط مرکزی و چهار ایوان اطراف آن اساس معماری مذهبی در ایران گردید. نماسازی دیوار بناها با آجر بود و از امکانات هنری آن استفاده می‌شد و نقوش متنوعی از آجر به‌وجود می‌آورند. هنر آجرتراشی و تزئین بناها با آجرهای تراشیده شده از قرن پنجم هجری در ایران معمول و تا اواخر قرن ششم ادامه یافت و کامل‌تر گردید. در اواخر عهد سلجوقی تزئینات گچبری و رنگ اهمیت زیادی یافت. کاشی لعابدار فیروزه‌ای در تزئین معماری بکار گرفته شد.

سلجوقیان در اصل از طوایف چادر نشین و صحراگرد ترکمن از نواحی قرقیز در آسیای مرکزی بودند که در اوایل سده ی پنجم ه . ق با تصرف قسمت اعظمی از ماوراءالنهرحکومت خود را پایه گذاری نمودند . دوره سلجوقی از ادوار مهم تمدن اسلامی ایرانی است که در آن هنرهای گوناگون به چنان حد تعالی و پیشرفت رسیدند که در کمتر دوره ای از تاریخ ایران بدان حد رسیده اند . در این دوره هنر فلزکاری ایران به حد اعلای تکامل و پیشرفت رسید و اشیاء باقی مانده از این دوره نشانگر این مدعا است. در این دوره به طبع دوره های قبلی از طلا و نقره به دلیل منع دینی استفاده کمتری گشته است. از طلا و نقره به صورت ترصیع بر روی فلزات کم ارزش تر به مانند مفرغ و برنج استفاده شده است. هدف از انجام این مقاله مشخص کردن نقوش مورد استفاده و فلزات استفاده شده در این دوره و نوآوریهایی است که در مکتب خراسان و مکتب موصل به وجود آمده است. از مهم ترین مکاتب این دوره میتوان به مکتب خراسان و موصل اشاره کرد جز مراکز مهم هنر و صنعت دوره سلجوقیان به ویژه فلزکاری هستند. این مقاله با روش کتابخانهای گردآوری شده، با رویکرد تحلیلی- توصیفی است به نحوی که نقوش مورد بررسی قرار گرفته، سپس نقوش مورد تحلیل و نماد شناسی قرار گرفته و هدف از ایجاد این نقوش بیان میشود.

دوران حکومت سلجوقیان در ایران دوره شکوفایی فرهنگ ایرانی- اسلامی است. در این عصر دگرگونی هایی در هنر ایران پدید آمد و این تحول معیاری در هنرهای اصیل ایرانی نظیر معماری، نگارگری، سفال گری و سایر رشته ها گردید. تاثیر هنر سلجوقی چنان ژرف و گسترده است که اگر نتوان آن را دوره رنسانس هنری برشمرد؛ می توان یکی از پر رونقترین اعصار هنر ایران به حساب آورد. در این پژوهش سعی شده است به روش توصیفی و تحلیلی نخست به برخی ویژگی های هنر سلجوقی اشاره شده و سپس جلوه هایی از هنرهای معماری، سفالگری و منسوجات در این عصر مورد بررسی قرار گیرد. همچنین یافته های تحقیق حاضر موید این نکته است که در زمینه معماری، مساجد این دوره بیشتر از شبستان، گنبدخانه، و صحن چهار ایوانی تشکیل شده است که این ترکیب نیز از هنر معماری خراسان سرچشمه می گرفت و از معروف ترین بناهای این دوره می توان به مسجد جمعه اصفهان، مناره جام و بقعه سنجر در مرو اشاره نمود. در زمینه سفال گری نیز موفقیت هایی به دست آمده بود که از آن جمله می توان به ساخت ظروف سفالی با نقاشی رولعابی، زیرلعابی و ظروف بدنه قرمز با روکش سفید اشاره نمود. در زمینه هنر فلزکاری نیز می توان انواع کاسه ها، گلدانها و جام های طلایی، نقرهای و برنزی را نام برد که با تصاویر گیاهی و جانوری و خطوط کوفی به شکل کندهکاری، برجسته کاری و ترصیع تزیین شده اند. همچنین پارچه های ابریشمی معروف به پارچه های اردکی نیز از نمونه های عالی نساجی در این دوره است که با خطوط کوفی آبی رنگ تزیین شده است و موجبات رشد و بالندگی این هنرها را در دوره های بعدی فراهم نموده است

منبع:مقاله هنر سلجوقیان


نويسنده : الهه سرافراز


هنر اسلامی

هنر اسلامی

هنر اسلامی یا هنرهای مسلمانان به مجموعه شیوه‌ها یا آثار هنری اطلاق می‌شود که در جامعه مسلمانان و نه لزوماً توسط مسلمانان آفریده شده‌است. هرچند ممکن است این هنرها در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشد ولی تأثیر فرهنگ اسلامی و منطقه‌ای در آن به‌خوبی نمایان است. هنر اسلامی یکی از دوران‌های شکوهمند تاریخ هنر و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشری در عرصه هنری به‌شمار می‌آید و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری، خوشنویسی، نقاشی، سفالگری و مانند آن‌ها می‌شود. هنر اسلامی هنری نیست که فقط به آیین اسلام ارتباط داشته باشد. اصطلاح «اسلامی» نه تنها به مذهب، بلکه به فرهنگ غنی و متنوع مردمان سرزمین‌هایی که آیین اسلام در آن رواج دارد نیز اشاره می‌کند. هنر اسلامی غالباً عناصری سکولار را که توسط برخی از علمای اسلامی حرام شمرده نشده نیز دربر می‌گیرد همچنین به‌آن دسته از مفاهیم و موارد هنری که در درون جوامع اسلامی تحت تأثیر عوامل منطقه‌ای و فرهنگ بومی به وجود آمده‌است نیز هنر اسلامی گفته می‌شود.
ظهور هنر اسلامی از دل دین و دولت جدید به صورت تدریجی و گام به گام نبود، بلکه همچون ظهور خود دین اسلام و حکومت اسلامی، روندی پرشتاب و ناگهانی داشت. عمده آنچه بر شکل‌گیری و تزئین بناهای صدر اسلام تأثیر گذاشت ویژهٔ مسلمانان بود و این تأثیرات در خدمت اهدافی قرار گرفت که پیش از اسلام به‌آن شکل و صورت وجود نداشت.
هنر اسلامی برای گسترش خود از منابع بسیاری الهام گرفت: هنر رومی، هنر اولیه مسیحی، و هنر بیزانس در هنر و معماری اسلامی اولیه مؤثر بودند؛ نفوذ هنر ساسانی از ایران پیش از اسلام، اهمیت بیشتری داشت؛ بعدها روش‌های و عناصر مختلفی از هنر آسیای مرکزی و هنر چین طی تاخت و تازهای چادرنشینان مغول اثر مهمی در نقاشی اسلامی، سفالگری، و منسوجات برجای گذاشت.

 مهمترین ویژگی های بصری در هنرهای اسلامی که تقریبا در تمامی دوران های حکومت اسلام به صورت امری ثابت تکرار شده عبارتند از:
    سطوح پر از تزئین
اولین ویژگی هنرهای اسلامی که در نگاه نخست جلوه می کند، عدم حضور بخشی خالی از تزئین در اثر هنری است.
به طرز باورنکردنی گویی هنرمند اسلامی وحشتی از تهی بودن صفحه داشته و در نتیجه از هر سطح بدون تزئینی دوری جسته است. در هنر اسلامی، سطوح مختلف جدای از موضوعات گوناگون اساسا پوشیده از تزئیناتی است که اغلب در مقیاس های کوچک و به صورت ترکیبی از انواع مختلف تزئینات هستند.
برخی مفسرین هنر اسلامی این سطوح پر تزئین را نتیجه منع تصویرگری  انسانی و حیوانی می دانند که به رغم وجود آیه ای مشخص در کتاب مقدس قرآن، در تمام تاریخ هنر اسلامی رایج و مرسوم بوده است.
    وجود عنصر خط و خوشنویسی عربی
مسئله بعدی که تقریبا در تمامی هنرهای اسلامی شایع و معمول است، استفاده از خط عربی و نگارش آیات مقدس در بستر اثر هنری است.
معجزه پیامبر مکرم اسلام، کتاب مقدس قرآن است؛ کتابی تغییرناپذیر که تمامی نیازهای حال و آینده بشر را پاسخ داده و مراجعه به آن قلب و روح را آرامش می بخشد. از همین رو بیراه نیست که هر اثری با نگارش آیه ای بر آن تبرک یابد و به وادی معنویت وارد گردد.
    استفاده از نقوش اسلیمی
علاوه بر نوشتار عربی، یک نوع از پیچش تاکی، معروف به اسلیمی ، از طرح های تزئینی اصلی اسلامی است.
این نقوش متنوع اسلیمی در بسیاری از هنرهای اسلامی از تزئینات کتاب، نقش قالی، کاشی تا نقوش ظروف دیده می شود. استفاده از نقوش اسلیمی که اغلب با عناصر پیکره ای، کتیبه ای و هندسی ترکیب می شود، موجب خلق ریتم و تداوم بصری در کل دامنه یک اثر شده و پیچیدگی طرح اسلامی را تقویت می کند.
    کاربست هندسه
چهارمین عنصر اساسی در هنر اسلامی هندسه است. به رغم این که تزئین هندسی در منسوجات و سفال های دوره یونان و روم باستان یافت می شود، اما این نوع تزئین نقش برجسته ای در طرح های اسلامی پیدا کرده است.

منبع:مقاله هنر اسلامی


نويسنده : الهه سرافراز


هنر در ایران

هنر در ایران

هنر مجموعه‌ای از آثار یا فرایندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی یا به‌منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق می‌شوند. همچنین می‌توان گفت هنر توان و مهارت خلق زیبایی است. از مهم‌ترین رشته‌های هنری می‌توان به هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیس‌گری، عکاسی و چاپ)، هنرهای نمایشی (تئاتر و رقص)، موسیقی، ادبیات (شعر، داستان)، سینما و معماری اشاره کرد. واژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو کلمهٔ «سو» به‌معنی نیک و «نر» یا «نره» به‌معنای زن و مرد است. در زبان اوستایی «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ «هون» ایجاد گشته‌است که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی (هنر) درآمده‌است که به‌معنای انسان کامل و فرزانه است.
دانشنامهٔ بریتانیکا هنر را به‌عنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که می‌توان با دیگران تقسیم شود» تعریف می‌کند.

تعاریف ذیل برخی از دیدگاه هایی است که پیرامون مفهوم هنر ارائه شده است:

  1. ۱. هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت بخشی که حسّ تشخیص زیبایی ما را ارضا کند و این حسّ وقتی راضی می شود که ما نوعی وحدت یا هماهنگی حاصل از روابط صوری در مدرکات حسّ خود دریافت کرده باشیم. 
  2. ۲. هنر تجلی احساسات نیرومندی است که انسان آنها را تجربه کرده است، این تجلی ظاهری به وسیله خطها، رنگ ها، حرکات و اشارات، اصوات و کلمات صورت می پذیرد.
  3. ۳. کلمه هنر به معنای عام، نتیجه گرفتن از دانایی بوسیله توانایی و عمل است. 
  4. ۴. هنر وسیله ای است برای ثبت و ضبط احساس انسانی در قالب مشخص و نیز انتقال آن در خارج از عوامل ذهن و همچنین تفهیم آن احساس به دیگران است.
  5. ۵. هنر یک فعالیت انسانی و عبارت است از اینکه فردی آگاهانه و به یاری علایم مشخصه ظاهری، احساساتی را که خود تجربه کرده است، به دیگران انتقال دهد، به طوری که این احساسات به ایشان سرایت کند و آنها این احساسات را تجربه کنند و از همان مراحل حسّی که او گذشته است، بگذرند.
  6. ۶. هنر در تجربه انسانی، روش خاصی از بیان حقایق زندگی است، (یعنی) اگر زبان علمی یا عادی که ما آن را در زندگی روزمره خود به کار می گیریم، دارای این ویژگی است که بیان مستقیم حقایق می باشد.
  7. هنر ایران یکی از غنی‌ترین میراث‌های هنری در تاریخ جهان است و دربرگیرنده بسیاری از رشته‌ها از جمله معماری، نقاشی، بافندگی، سفالگری، موسیقی، خوشنویسی، فلزکاری و حدوداً ۳۰۰۰ نوع هنر مختلف در ۴۰۰ گروه هنری مختلف می‌باشد.
  8. هنرهای هت گانه:
  9. هنر اول : هنر موسیقی
    هنر دوم : هنر حرکات نمایشی
    هنر سوم : هنرهای ترسیمی
    هنر چهارم : هنرهای تجسمی
    هنر پنجم : هنرهای ادبی
    هنر ششم : هنرهای نمایشی
    هنر هفتم : هنرهای سینما
  10. منبع:پایان نامه هنر در ایران

نويسنده : الهه سرافراز


بررسی لزوم گرافیک محیطی برای محیطهای بسته

بررسی لزوم گرافیک محیطی برای محیطهای بسته

گرافیک در معنای لغت بمعنی ترسیم و نگارش است.
گرافیک در دو مفهوم قدیم (سنتی) و جدید(نوین) متمایز میگردد که در مرز بین این دو پدیده چاپ قرار دارد.منظور از چاپ انواع و اقسام چاپ است. گرافیک (قدیم) یا همان سنتی شامل خطاطی، نقاشی دو بعدی، کنده کاری می باشد که بیشترین شکل آن در آرایش کتابهاست که محصول کار نقاش، خوشنویس، تذهیب کار و جلدساز می‌باشد. و اما گرافیک (نوین) یا مدرن علاوه بر کتاب آرایی در قسمت تبلیغات تجارتی، اعلانات دیواری و مطبوعاتی و نشان ها (لوگوها) وغیره می باشد و حتی در سینما و تلویزیون هم کاربرد دارد. مثل عنوان بندی فلم و تصاویر متحرک طراحی شده. هنر گرافیک نوین با مسائل ارتباط محیطی نیز تداخل دارد، پس این هنر علاوه بر خط ورنگ، به عناصر بصری دیگری چون حجم و نور کمک می گیرد. گرافیک حیطه‌ای از هنرهای تجسمی است و دارای کاربردهای متنوع و گسترده‌ای میباشد. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، بکارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و ... است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها می‌توان به: عکاسی، اچینگ، نقاشی، روشهای مختلف چاپ اشاره نمود. در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف طراحی (مداد، کنته، ذغال، پاستل گچی، پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)، تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ و روغن، آبرنگ، گواش، رنگهای آکریلیک)، کلاژ، انواع روشهای چاپ دستی (سیلک اسکرین و باتیک) و هرنوع روش خلق تصویر استفاده می‌شود.

«طراحی گرافیک محیطی (به انگلیسی: Environmental Graphic Design- EGD)، برقراری ارتباط گرافیکی در محیط ساخته‌شده‌است.» «جامعهٔ گرافیک دیزاینرهای محیطی که در سال ۱۹۷۳ بنا گذارده شده و بیش از ۱۰۰۰ عضو از سراسر جهان دارد، در سایت خود و در پاسخ به سؤال گرافیک دیزاین محیطی چیست؟ می‌نویسد: گرافیک دیزاین محیطی بسیاری از رشته‌های دیزاین را دربرمی‌گیرد که شامل دیزاین گرافیک، معماری، معماری داخلی، لَنداِسکِیپ، و دیزاین صنعتی می‌شود. همهٔ این رشته‌ها به جنبه‌های بصری مسیریابی، اطلاعات و هویت ارتباطی و شکل‌دادن به‌ایدهٔ مکان توجه دارند و تجربه‌هایی را می‌آفرینند که مردم را به محیط پیوند می‌دهند. از نظر این انجمن، مثال‌های معمول از آثار گرافیک دیزاین محیطی عبارتند از: طراحی سیستم‌های راهیابی،گرافیک‌های معمارانه سایناژ دیزاین نمایشگاهی، گرافیک‌های هویتی،محیط‌های پویا، دیزاین شهری، دیزاین پیکتوگرام، دیزاین فروشگاهی، نقشه و برندسازی محیطی. البته این انجمن خاطرنشان می‌سازد که امروزه به‌طور فزاینده‌ای گرافیک دیزاین محیطی درگیر عناصر پویای فناوری دیجیتال می‌شود.»

 

منبع:تحقیق بررسی لزوم گرافیک محیطی برای محیطهای بسته


نويسنده : الهه سرافراز


تبلیغات

تبلیغات

تبلیغات راه بسیار موثری برای معرفی محصول به مشتریان است و چشم انداز جدیدی برای گفتن سلام به مصرف کنندگان اولیه تلقی می شود. تبلیغات در گونه های متفاوت به پرسنل کارآمد نیازمند است که با بینشی جامع و خلاقیتی سرشار از نوآوری رقابتی مقاوم و پایداررا برای محصول در بازارفروش ایجاد کنند. دراین میان بیلبوردها به یک ابزار محبوب تبلیغاتی برای جلب توجه و تحریک مشتریان تبدیل شده اند که در بازار جهانی ازاهمیت ویژه ای برخوردارند. در این تحقیق به بررسی عوامل اجرایی و چگونگی موفقیت این رسانه تبلیغاتی می پردازیم. هدف اصلی این مقاله نشان دادن تاثیر تبلیغات به ویژه بیلبوردها در فروش وهمچنین بررسی دیدگاه های برخی از متخصصان در مورد تبلیغات وارزش تجاری آن می باشد. تحقیق پیش رو یک تحقیق توصیفی است و با توجه به اهمیت عناصر آمیخته در تبلیغات )مکان ، شناسایی نام محصول، تاثیرات بصری قدرتمند ، خلاقیتهوشمندانه ، ارائه اطلاعات ،کاربرد این تابلوها بعنوان ابزاری جهت ارتباطات منسجم بازاریابی ، میزان تکرار، قیمت و مدت زمان انجام تبلیغات ( درسطح کاربرد تابلوها نیز بررسی ها و مطالعاتی بعمل آمده است. نتایج بدست آمده از بحثهای تجاری ، بیلبورد را بعنوان ابزاری مهم وتبلیغاتی برای فروش محصول و یک روش اساسی برای خلق جایگاه رقابت پایدار شناسایی می کند
تبلیغات (به انگلیسی: Advertising)، (به فرانسوی: Publicité) تبلیغ ریشه درزندگی اجتماعی انسان‌ها دارد و عملی است که در آن فروشنده یا تولیدکننده‌ای با انجام امری سعی می‌کند که خریدار بالقوه را از تولید این محصول آگاه کند. این عمل با روش‌های گوناگونی انجام می‌شود.
آگهی به مطالبی گفته می‌شود که از جانب فرد یا دستگاهی برای آگاه کردن عموم مردم تهیه و به روشی مناسب منتشر می‌گردد. آگهی‌ها می‌توانند چاپی یا غیر چاپی باشند. همچنین از نظر مالکیت می‌توانند به دو گروه دولتی و غیردولتی تقسیم گردند. آگهی انحصار وراثت، ابلاغیه، احضاریه، آگهی مزایده و آگهی استخدام نمونه‌هایی از آگهی‌های دولتی هستند.

نويسنده : الهه سرافراز


رنگ و ارتباط آن با معنویت در هنر

رنگ و ارتباط آن با معنویت در هنر

هنر نقشی قطعی در تحول همه ی دین های جهان داشته است. هنر با دیدار کردن تجربه ها, قصه ها و آرزوها, معنای انسان بودن را به تصویرهایی قابل مشاهده ترجمه می کند, در حالی که دین در مقام الهاحی معنوی برای خلاقیت و فرهنگ بشری, انسانیت و اولوهیت را از طریق آیین و اسطوره به هم پیوند می دهد. در اجرای آیین ها و روایت ها اسطوره ها دین و هنر هم در نظر و عمل با هم قرین میشوند. آثار هنری می توانند معنای این آیین یا تجربه ی دینی را (بگیرند) و یا انتقال دهند در صورت امکان تکرار (احتمالی) آیین اصلی یا تجربه ی دینی را بدهند.

معنویت در هنر نام کتابی اثرواسیلی کاندینسکی نقاش و نظریه‌پرداز هنری روس است که در سال ۱۹۱۲ منتشر گردید. این کتاب که به سرعت به زبان‌های انگلیسی و روسی ترجمه شد، خوانندگان بسیاری یافت و از مطالب آن فراوان نقل قول شد.
معنویت در هنر که تأکیدش بر هنر به عنوان آشکارکنندهٔ حیات درونی انسان است، به یکی از متن‌های اصلی هنر انتزاعی تبدیل شد. در واقع نقاشی کاندینسکی حدود همین زمان به انتزاع گرایید. نظر کاندینسکی این بود که هنر بیشتر از رهگذر کمپوزسیون‌های انتزاعی و فرانمودهای شاعرانه می‌تواند به معنویت دست یابد، تا از طریق رویکرد کاملاً بازنمودی به جهان قابل رؤیت.
کاندینسکی که در آن زمان در مونیخ به سر می‌برد، به مانند بسیاری از دوستان آلمانی خود، عارفی راستین بود که ارزشهای پیشرفت و علم را قبول نداشت و در آرزوی بازآفرینی جهان از طریق هنر ناب جوشیده از احوال درون به سر می‌برد. وی در این کتاب شورانگیز و تا حدی بی نظم، بر تأثیرات روانی رنگ خالص تأکید کرد و توضیح داد که چگونه یک رنگ قرمز روشن می‌تواند همچون نوای یک ترومپت بر ما اثر بگذارد. او معتقد بود که می‌توان و لازم است که بدین شیوه ارتباطی را، بین اذهان آدمیان برقرار ساخت؛ و همین اعتقاد و شجاعت آن را به وی داد که نخستین کوششهای خود را برای رسیدن به یک موسیقی رنگین به نمایش گذارد. حرکتی که آغازگر راه نقاشی انتزاعی گردید.

رَنگ عدم برابری شدت نور دریافتی در سه نوع سلول دریافت‌کننده نور رنگی قرمز، سبز و آبی در چشم باعث به وجود آمدن مفهوم رنگ در مغز می‌شود. اگر یک یا چند ناحیه از طول موجهای نور مرئی توسط ماده جذب یا عبور داده شود ماده رنگی خوانده می‌شود.
رنگ به هر مایع، شبهه مایع یا هر ترکیب صمغ مانندی که موقع اعمال شدن، لایه نازکی را جهت پوشاندن جسمی جامد ایجاد کند، گویند.

هنر زبان عشق و عشق، آغاز شناخت خویش و خداست و عجیب‌تر اینکه شناخت خدا نیز، اوج قلّه عشق است. اشتیاق وافر به مرکز هستی، آن حقیقت اعلاست که روح، روان، پندار، کردار، گفتار و آرزو را معنا می‌بخشد و انسان به کیمیای آن تمامیت خود را بازمی‌یابد و از نظر معنوی و اخلاقی یکپارچه می‌شود. هنر روح سیالی است که در سرنوشت زندگی رخ نمایانده و در همه پیشرفت‌های بشری جلوه‌گر است .

منبع:مقاله رنگ و ارتباط آن با معنویت در هنر


نويسنده : الهه سرافراز


تعزیه در ایران

تعزیه در ایران

تعزیه در لغت به معنی سوگواری  بر پای داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان مرده است، ولی در اصطلاح به گونهای نمایش مذهبی منظوم گفته میشود که در آن عده‎ای اهل ذوق و کار آشنا در مناسبت‎های مذهبی و به صورت غالب، در جریان سوگواری‎های ماه محرم برای باشکوه‎تر نشان دادن آن مراسم و یا اولیای خدا به روز رستخیز، تشفی خاطر. بازیافت تندرستی و یا برای نشان دادن ارادت و اخلاصی فزون از اندازه به اولیا به ویژه اهل بیت پیامبر(ص) با رعایت آداب و رسوم و تمهیدهایی خاص و نیز بهره‎گیری از ابزارها و نواها و گاه نقوش زندة برخی از موضوعات مذهبی و تاریخی مربوط به اهل بیت به ویژه واقعة کربلا – را پیش چشم بینندگان باز آفرینند.»
بی تردید تعزیه نمایش مذهبی و ملی ایرانیان است و شیعیان ایران با عشق به ائمة اطهار(ع) رویکردی درخور به این آیین تاریخی داشته‎اند. اگر چه در مورد تاریخ و ویژگی‎های تعزیه در ایران کتاب‎های ارزشمندی به چاپ رسیده است اما، تاکنون تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق مشخص نبوده است. صادق همایونی نویسنده و پژوهشگر صاحب نام که پیش از این کتاب‎های با ارزشی از جمله «تعزیه در ایران» و «تعزیه و تعزیه خوانی» از او منتشر شده است، در این کتاب با کاوشی درخور توجه کوشیده است که با استناد به مدارک و اسناد گوناگون تاریخی، شیراز دوران زندیه را به عنوان خاستگاه تعزیه معرفی کند.
تعزیه به معنای متعارف، نمایشی است که در آن واقعهٔ کربلا به دست افرادی که هر یک نقشی از شخصیت‌های اصلی را بر دوش دارند، نشان داده می‌شود. این نمایش نوعی نمایش مذهبی و سنتی ایرانی-شیعی و بیشتر دربارهٔ کشته‌شدن حسین بن علی و مصائب اهل بیت است. هنر تعزیه از یک‌سو به بالندگی تئاتر در ایران کمک کرده و از سوی دیگر، نشانی هنری از مذهب شیعه است.
از مکانهای مطرح در زمینهٔ اجرای تعزیه در ایران می‌توان استانهای اردبیل (شهر لاهرود)سمنان (شاهرود)-اصفهان-مرکزی-قم-تهران-مازندران-قزوین-البرز-کرمان-یزد-همدان-خوزستان-فارس-زنجان- بوشهر و خراسان رضوی را نام برد .

نويسنده : الهه سرافراز


باستان‌شناسی و هنر اشکانی

باستان‌شناسی و هنر اشکانی

باستان‌شناسی شاخه‌ای از علوم اجتماعی است که به مطالعهٔ گذشته از طریقِ مدارکِ مادی می‌پردازد.
با این تعریف، چه‌بسا بتوان رهیافت‌های باستان‌شناختی را در مطالعهٔ پدیده‌های امروزی نیز به کار بست. قلمرو باستان‌شناسی تمام گذشته تا حال را دربرمی‌گیرد، چون تمامیِ وقایع بی‌درنگ پس از وقوع به جزئی از گذشته بدل می‌شود. باستان‌شناسان از بررسیِ خانه، کارگاه، یا مدرسه‌ای نوساز اطلاعاتی کسب می‌کنند که دست‌کمی از اطلاعاتِ حاصل از بررسیِ یک غار یا پناهگاهِ دورانِ دیرینه‌سنگی یا بنایی رومی ندارد. منابعِ اطلاعاتیِ باستان‌شناسی از داده‌های مادی (یا دیگر داده‌هایی) تشکیل می‌شود که به نحوی به انسان مربوط است و ما آن‌ها را آثارِ فرهنگی می‌خوانیم.

هنر اشکانیان به عنوان یک هنر ایرانی است که در امپراتوری اشکانی در مناطق مجاور از جمله عراق (شرق نزدیک) از لحاظ فرهنگی تحت تأثیر قرار داده‌است. امپراتوری اشکانی از حدود ۲۵۰ سال پیش از میلاد تا ۲۲۰ میلادی در ایران بوده‌اند. هنر اشکانی در واقع‌آمیزه‌ای از دو هنر ایرانی و هنر یونانی است.
امپراتوری اشکانی کشورهای ایران و عراق امروزی را زیرپوشش داشته‌است و دربرگیرنده یک منطقه بزرگ با مردمانی با فرهنگ‌های متفاوت بوده‌است. اشکانیان در زمینه هنر بسیار قوی بوده‌اند و هنرمندان در طی قرن‌ها بعد حتی پس از سرنگونی اشکانیان؛ مورد تقلید و استفاده دیگر حکومت‌ها مانند سلسله بعدی (ساسانیان) بوده‌است.
هنر اشکانیان در شهرستان‌هایی از سوریه از جمله پالمیرا و شام وجود دارد که همه آنها جزئی از سرزمین اشکانیان بوده‌اند. در شمال امپراتوری هنر اشکانیان بیشتر در ارمنستان رونق گرفته‌است و در جنوب به روشنی می‌توان آثار دوره اشکانی را در بحرین مشاهده کرد که به دوران اشکانیان تعلق دارند.

شاهنشاهی اشکانی یا اشکانیان (۲۴۷ ق.م. ۲۲۴ م) که در ادبیات غربی با نام امپراتوری پارت‌ها شناخته می‌شود، نام دودمانی ایرانی‌ و یکی از قدرت‌های سیاسی و فرهنگی ایرانی در ایران‌زمین بود که ۴۷۱ سال بر قسمت اعظم غرب آسیا حکومت کرد.این شاهنشاهی در قرن سوم پیش از میلاد توسط ارشک رهبر قبایل ایرانی پرنی، گروهی از داهان، پس از فتح پارت در شمال شرقی ایران تأسیس گردید.وی سپس با متحد کردن پارتیان و دیگر اقوام ایرانی علیه سلوکیان قیام کرد. مهرداد یکم (۱۷۱–۱۳۸ پ. م) با تصرف مناطق ماد و میان‌رودان، قلمرو اشکانی را تا حد زیادی گسترش داد و سرانجام شاهنشاهی اشکانی در دوران مهرداد دوم به اوج گستره خود رسید. پهناوری دولت اشکانی در دورهٔ اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس را شامل می‌شد. به‌دلیل قرار گرفتن جاده ابریشم در گسترهٔ حکومت اشکانی و قرار گرفتن در مسیر بازرگانی بین امپراتوری روم و حوزهٔ مدیترانه و امپراتوری هان در چین، این امپراتوری به مرکزی برای تجارت جهانی تبدیل شد.

دوره اشکانی با بار تکاپویی ۴۷۰ ساله و هنر و معماری نیز حرف زیادی برای گفتن دارد. این دوره خودبه‌خود نزدیک به پنج سده از زندگی مردم قلمروی گسترده را در تنها چهارراه جهان باستان داشته و می‌تواند شاهد دگرگونی‌هایی پر جانبه باشد. اما در اینجا نیز سکوت تاریخ محلی وحشتناک است. در اینجا نیز باید دستی از دور بر هنر داشته باشیم! به‌ویژه هنگامی‌که پای هنر قومی و مردمی در میان است که از سویی مرزبانان فرهنگ ملی در برابر هجمه اسکندریان هستند و از دیگر سوی داستان‌سرایان حماسه‌های ملی.واقعیت این است که وجود هخامنشیان نیرومند در پشت سر عامل بزرگی بود برای استقلال اشکانیان در برخورد باهنر. آن شتابی که در زمان بنیان‌گذاری فرمانروایی هخامنشی در زمان کوروش و اندام بخشیدن به آن در زمان داریوش محسوس است، در رمان اشکانیان دیگر وجود نداشت. شاهنشاهی شکل خود را گرفته بود و به‌رغم حمله اسکندر و رفتارهای جانشینان او، هنر پارتی می‌توانست با تکیه‌بر تبار خود و پیشینه هنری موجود در کشور چندان هم اسیر دغدغه نباشد. به سخن ساده، پارت‌ها حتماً این احساس را داشته‌اند که بی‌بته نیستند و در کشوری فرمان می‌رانند که پیش از اسکندر بزرگ‌ترین قدرت جهان شناخته‌شده بود و بر همه منطقه سروری می‌کرد. علاوه بر این نکته‌ای که بسیار مهم است، این است که پارت‌ها از ژرفای آسیا با گوهر فرهنگی بسیار اصیل و کهن بودند و چنین نبودند که در برابر هنر یونان بی‌پشتوانه و سلاح باشند. سد سکندر شدن در برابر میل به ماندگاری اسکندریان و سرانجام به فروپاشی کشاندن فرمانروایی کهن یونان و بستن راه مشرق زمین به روی لژیونهای رومی هم هنری است که حتماً تکیه‌بر فرهنگ و مدنیتی ارجمند می‌داشته است.

منبع:مقاله باستان‌شناسی و هنر اشکانی


نويسنده : الهه سرافراز


بررسی پرچم های ملل

بررسی پرچم های ملل

بر طبق منابع ترکیه‌ای واژه «پرچم» که به صورت وام‌واژه در ترکی عثمانی وجود داشته، واژه‌ای پارسی است که همان «پرچم» یا «پرچمنده» یا «برچم» یا «برچمنده» معنی می‌دهد و از «پر» (گونه قدیمی‌تر «بر»، به معنی «جلو» یا به معنی «روی»، «بالای») و فعل «چمیدن» به معنی «پیچ و خم خوردن» تشکیل شده‌است.در لغت‌نامه دهخدا جزء واژه‌های غیر پارسی دسته‌بندی نشده‌است، بعضی گفته‌اند این واژه ریشه خارجی دارد اما شواهدی در این باره در دست نیست. این واژه در آغاز به معنی دیگری بوده اما بعدها در پارسی ایران جای واژه ترکی «بیرق» را گرفته‌است:
و باز:... پرچم منگوله یا شرابهٔ ابریشمی، موی یا دم غژگاو را می‌گفتند که بر سر درفش و نیزه می‌بستند. این واژه با مرور زمان، به حکم اطلاق جزء بر کل، بر خود بیرق یا درفش نیز اطلاق شده و نخستین فرهنگستان ایران کاربرد آن را به همین معنی و به جای علم و بیرق تأیید کرده‌است. در گذشته به پرچم یا بیرقی که در جنگ‌ها استفاده می‌شده «درفش» می‌گفتند که آن هم از فعل «دِرَفشیدن» یا «دِرُوْشیدن» در گویش‌ها به معنی «نوعی لرزیدن» است. از دیگر واژه‌های بیگانه و عربی برای این واژه در زبان فارسی «عَلَمْ» می‌باشد.
پیشینه استفاده از پرچم در بین قبائل، چه در جنگ و چه در صلح، به روزگار باستان بازمی‌گردد. آن گونه که از منابع تاریخی بر می‌آید، تمدن‌های گوناگون، شرق و غرب از آن بهره می‌جسته‌اند هر چند به‌طور دقیق مشخص نیست که نخستین بار استفاده از آن توسط چه کسی و در چه زمانی بوده‌است.
پر واضح است که پرچم، به دلیل اینکه نماد همبستگی لشکر بوده، یکی از اهداف دشمن برای از بین بردن پرچم‌دار و به زمین انداختن پرچم برای تضعیف روحیه جنگاوری لشکر مقابل به‌شمار می‌رفته‌است. در بسیاری از جنگ‌ها یکی از منصب‌های مهم، «پرچم‌داری» بوده‌است چرا که پرچم نشانی از همبستگی در عمل و اتحاد در شعار بوده؛ به گونه‌ای که هر گاه پرچم از دست پرچم‌دار می‌افتاده، نوعی شکست و از هم گسیختگی برای لشکر به‌شمار می‌آمده‌است.
در بین ایرانیان، پرچم به درفش کاویانی نیز شهرت داشته‌است. علت این نام‌گذاری آن بود که در ایران‌زمین خیزشی توسط «کاوه آهنگر» علیه پادشاه زمان خود «ضحّاک» پایه‌ریزی شد و او پیش‌بند کار خود را که از چرم سرخ‌رنگی بود، بر فراز چوبی قرار داد و قیام خود را آغاز کرد؛ و از آن پس به «درفش کاویانی» یعنی پرچم کاوه‌ای‌ها شهرت یافت؛ که بعدها به بسیاری ار بهترین جواهرات و سنگ‌های با ارزش زمان مزین شد و از درفش کاویانی در جنگ ایران و اعراب نیز در کتب تاریخی نامی به میان آمده‌است.

این تحقیق با کلیاتی راجع به پرچم و علل بوجود آمدن آن از آغاز، و در فصلهای بعد مشخصاً به پرچم ایران پرداخته شده. ضمن بیان تاریخچه مختصری از پرچم ایران از دوران باستان تاکنون، با تغییراتی که در این پرچم بوجود آمده، نماد شناسی و بررسی رنگهای آن، شرح داده  شده است.

منبع:پایان نامه بررسی پرچم های ملل


نويسنده : الهه سرافراز


هنر بازیگری

هنر بازیگری

هرچند که بازیگری در ساده ترین شکلش، چیزی بیش از انتقال رفتارهای روزمره به قلمروی نمایش نیست؛ همانطور که زبان شاعرانه از نظر نوع با زبان روزنامه نگاری تفاوتی ندارد، دستمایه و تکنیک های بازیگران روی صحنه هم از نظر نوع تفاوتی با رفتارهای ما در برخوردهای عادی و روزمره ندارند.
در آغاز شکل گیری سینما که بازیگران از تئاتر به سینما روی آورده بودند، اجرای نقش به صورتی شکل می گرفت که بیشتر مناسب صحنه تئاتر بود. برای مثال، اجرای گفتاری آن ها به نحوی ارائه می شد که آخرین ردیف تماشاگران حاضر در سالن تئاتر نیز قادر به شنیدن آن باشند و بنابراین به صورت طبیعی و عادی نبود. کسی نبود که به آن ها بگوید که دیگر این کار در سینما لازم نیست، هرچند که این روش بازیگری تا حدی برای آن زمان ضروری به نظر می رسید؛ چرا که در آن ایام میکروفون جای ثابتی در صحنه فیلم داشت و معمولاً آن را درون یک دسته گل در وسط میزی جاسازی می کردند و اگر بازیگری از میز دور می شد، مجبود بود صدایش را بلندتر کند.
روش های بازیگری امروزی نیز تغییر کرده است. در گذشته، اگر بازیگری مجبور به گریه کردن در صحنه بود، احساسات عمیق و اندوه خویش را با اغراق نمایش می داد و احتمالاً این کار را بر اساس الگوی رفتار بازیگران برجسته انجام می داد. این که این روش ها مؤثر بوده است یا خیر، امری است مربوط به گذشته!
امروز، بهترین الگو برای حضور و رقابت در عرصه بازیگری، دیدن فیلم های مستند است. اساسی ترین دلیل تغییر روش بازیگری فیلم، تماشاگران هستند، زیرا آن ها خیلی زود متوجه شدند که چه چیزی حقیقی است و چه چیزی تصنعی و متظاهرانه.

بارها از خود پرسیده‌ام، چگونه می توان به این سئوال پاسخی داد که هم قابل قبول باشد و هم حق مطلب را ادا کرده باشد. قبول، از نقطه نظر عام عرض کردم، چون می پندارم، تمام تئوری‌ها در بازیگری راهگشا و ضروری اند ولی هیچ گاه در توضیح خود حق مطلب را ادا نکرده‌اند .
حق مطلب یعنی آن اتفاق ظریف و پیچیده ای که در ذهن بازیگر شکل می‌گیرد و به روان و جسم او منتقل می‌شود. بین آن اتفاق از لحظه اول برخورد بازیگر با کاراکتر تا لحظه‌ای که وی روی صحنه است یک فضای خالی است و کلمات تئوریسین ها برای پر کردن این فضای خالی مثل وضعیت کهکشانها در فضای لایتناهی است. یعنی فضاهای خالی و بی‌توضیح بسیار بیشتر از کلمات و توضیح‌های ارائه شده‌اند. البته منظور من بخش تکنیکی قضیه، مثل تسلط بر بدن و بیان و … نیست. پر واضح است که برای بازیگری تئاتر باید توانایی‌های ویژه‌ای که جهت این کار لازم و ضروری‌اند کسب شود و تجربیات اساتید فن در این راه لازم الإجرا است ولی این فقط ابتدای ماجراست، نکته اصلی همان اتفاق درونی و تبلور کاراکتری دیگر در بازیگر است که همواره در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. به نظر من و خیلی‌های دیگر هر انسانی یک نسخه منحصر به فرد است و دارای دنیای ویژه خود پس در هر کاری من جمله بازیگری، می تواند روش ویژه و منحصر به فرد خود را داشته باشد که البته این امر با شناخت تئوری‌ها و مکاتب و سپس عبور کردن از این شناخت صورت می گیرد و این در عمل به نحوه زندگی کردن بازیگر بستگی دارد که چگونه می‌اندیشد و از چه پنجره‌ای به تماشای باغ نشته است.
« بازیگر بدون در دست داشتن نظامی از ارزشهای فردی هیچ است، حتی اگر استعدادی شگرفت را دارا باشد  »

منبع:مقاله هنر بازیگری


نويسنده : الهه سرافراز