دانلود مقاله و تحقیق علمی

هنر و هنرمندان

هنر و هنرمندان

نیاز انسان امروز به هنر از جمله نیازهای است که احتیاج به استدلال ندارد زیرا هر انسانی، با هر سطحی از فرهنگ، فکر و اندیشه ای به این مساله واقف است. از زمانی که انسان را میشناسیم به همان میزان هنر را در کنار او میبینیم. بشر در طول تاریخ حیات اجتماعیاش هیچ وقت بدون هنر زندگی نکرده و هنر از آغاز زندگی تا به امروز همچنان با او و همراه او بوده و خواهد بود.ضیاءالدینی خالق مجسمه سازدر ارتباط با نقش وجایگاه یک هنرمند در جامعه وتاثیرات آن اظهار داشته، هنرمند نیز مانند هر انسانی در جامعه زندگی می کند و با بقیه مردم به زندگی روزانه اش مشغول می شود و فرقی با دیگر افراد ندارد اما دو تفاوت اساسی در این موضوع وجود دارد که هنرمند را از دیگر افراد جامعه شاخص تر می کند. یکی ابزار کار و زبان بیانی او و دیگری حساسیتش نسبت به پدیده ها و اتفاقاتی که دور و برش می افتد و نسبت به آن واکنش و رویکردی متفاوت با دیگر افراد دارد.و با استفاده از عوامل دیداری، شنیداری و نوشتاری واقعیت های بیرونی را تبدیل به اثر هنری می کند و وقتی که این مسائل و موضوعات در قالب هنر جای گرفت می تواند تاثیرش از خود واقعیت زیباترو بیشتر و بهتر باشد.جامعه متشکل از افراد است و تاثیرات فردی به وضوح خودشان را در جامعه نشان خواهند داد به گونه ای که توجه به یک نفر کمتر از توجه به کل جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند را ندارد. در آخرین مرحله ی تاثیرگذاری هنر بر روح، انسان از خود طبیعتی که ساکن در آن است رها شده و در نتیجه به قدرت والای روحی می رسد که حاصل این مرحله تاثیرگذاری هنرمند بر طبیعت است .از این به بعد دیگر هنرمند نیست که از طبیعت تاثیر می پذیرد بلکه با قدرتش در طبیعت تغییر ایجاد می کند; تغییری در راستای معنا و مفهومی که هنرمند آن را به سختی بدست آورده است. هنرمند توانمند کسی است که تاثیر می گیرد و تاثیر می گذارد اما اینکه هنرمند به دنبال چه تاثیری بر مخاطب است و یا چه مفهومی را به وسیله ی هنر می خواهد به مخاطبش منتقل کند چیزی است که به عقاید شخصی هنرمند بر می گردد .در واقع زندگی بدون هنر بی روح و کسل کننده است. نقش هنر در زندگی این است که به مردم امید و نشاط میدهد.و دوست داشتن زندگی را به انسان میفهماند هنر پدیدهای است که از دیرباز نقش موثری در زندگی انسان دارد واز آن به عنوان وسیلهای کارآمد و موثر، در جهت ترویج و تبلیغ اندیشه ها و رفتار ها استفاده شده و می شود. مهمترین اثر هنر تاثیر است و اگر هنر ماندگاری و تاثیر نداشته باشد ارزشی ندارد و اگر نتواند جامعه را به سوی رشد و آگاهی سوق بدهد هنری موفق نبوده است هنر یک ویژگی دارد که آن ویژگی زبان گویا و راحت آن برای انتقال مفاهیم است. که از این ویژگی هنر می توان در راستای انتقال مفاهیم فرهنگی و اعتقادی نسلی برای نسل دیگر استفاده کرد. ارتباط با هنر نقش موثری در تقویت روحیه دارد. لازم نیست همگی هنرمند شوند ولی همه می توانند با هنر تماس داشته باشند و می توانند با استفاده از هنر آرامش بگیرند و برای ارتقاء روحیه ی خود زیبایی های زندگی و دنیا را ببینند. هنر، اصولا دارای یک ارتباط خاص با انسان هاست. هنر نوعی رستگاری است که ما را از خواستن یعنی نوعی درد و رنج، آزادی می بخشد. امروزه هنر نقش مثبت فراوانی در خیلی از بخش ها و حوزه ها بر عهده گرفته و هنردرمانی در خیلی از جوامع به عنوان یک الگو و معیار مورد اجرا قرار گرفته است. آرامش، نیرویی است که تمامی انسانها در زندگی به دنبالش هستندو هر کس به طریقی آن را به دست میآورد؛ بعضیها با کارکردن، بعضی با مهمانی رفتن، برخی با ورزش، درد دل کردن، مهمان دعوت کردن و… اینجا به راهکاری اشاره می شود که با هنر میتوانیم هم به آرامش روانی برسیم و هم تخلیه هیجانی بشویم و هر حسی که داریم (حس خوب ، حس بد، خشم، عشق، تنفر، مبارزه، انتقام، شادی و هزاران حس دیگر) را بروز دهیم و بیرون بریزیم و سبک شویم و آرامش و صبوری را بیاموزیم وآن هم خلق یک اثر هنری است.هنر مسیری است که به حقیقت منتهی می شود. هنر کلید فهم زندگی است. به شرطی که با ایمان همراه باشد. ارتباط هنر متعهد با اخلاق هم به همین صورت است. هنر در قبال ارزش های اخلاقی باید تعهد داشته باشد تا ارزش یابد. هنرمند وقتی در راه هنر پیش می رود ناچار باید به یک سری مقررات معتقد و پایبند باشد و آن ها را رعایت نماید. بنابراین رسالت هنر ایجاد رشد و کمال برای جوامع انسانی است و غیر این معنی از حیطه هنر خارج است.

تا­کنون هنر زنان از دیدگاه فمینیسم و رسانه به‌طور عام در حوزه­های علوم ­انسانی و رسانه­های فرهنگی مانند تلویزیون، اینترنت و...مورد مطالعه قرارگرفته است؛ اما پژوهش حاضر منحصراً به رسانه­های هنری جدید و تحلیل محتوایی آثار چهار هنرمند شاخص پرداخته است.
این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، به شیوه کیفی و با رویکرد تصویری انجام‌گرفته است. نحوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای و از طریق بررسی اسناد و منابع موجود و مکتوب و مشاهده آثار از طریق منابع الکترونیکی بوده است.

منبع:مقاله هنر و هنرمندان


نويسنده : الهه سرافراز


قلم

قلم

قلم، خامه یا کِلک ابزاری برای نوشتن است که برای افزودن جوهر به یک سطح که معمولاً کاغذ است استفاده می‌شود. انواع گوناگونی از قلم وجود دارد که شامل خودکار، روان‌نویس، خودنویس و ماژیک و انواع مداد می‌شود.

قلم ها مهمترین وسیله ی انتقال پیام در بین جوامع بشری می باشند. اگرچه در دنیای امروز استفاده از پیام های الکترونیکی بسیار رواج پیدا کرده است اما هنوز قلم های نوشتاری کاربرد خاص خود را دارند. مردمان گذشته از قلم ها برای تاریخ نگاری و ارتباطات استفاده می کردند. مکاتبات اداری را بدون استفاده از قلم ها در گذشته نمی توان تصور نمود.

بسیاری از ما، قلم عضو همیشگی کیف یا جیبمان است. همواره داشتن یک قلم خوب برای ثبت اتفاقات روزمره، نوشتن آدرس و تلفن، یادداشت برداری از کتاب و اموری از این قبیل ضروری است. قطر نوشتاری قلم، راحتی نگارش و طرح بدنه، رنگ جوهر از جمله عوامل تاثیر گذار در انتخاب قلم مناسب هستند.

عام ترین قلم های مورد استفاده توسط انسانها در دنیای امروزی خودکارها می باشند. خودکار نوک ساچمه ای و یا به زبان عام خودکار، گونه ای از ابزار نوشتاری نوین یا گونه ای قلم است. خودکار دارای یک لوله درونی است و همواره با جوهر چسبناکی که با چرخش ساچمه یا گوی کوچک فلزی (از جنس برنج، فولاد یا تنگستن کربید) در نوک آن، در زمان استفاده پخش می شود. جوهر خودکار به دلیل غلیظ بودن خیلی سریع خشک می شود. ساختار خودکار بسیار ظریف اما در عین حال بسیار ساده است. خودکار از سه قسمت اصلی تشکیل شده است: ساچمه در نوک و محل برخورد با کاغذ، بدنه نگه دارنده ساچمه و نهایتاً مخزن جوهر غلیظ.

روش انتقال جوهر و استفاده از این قلم های ساچمه ای بطور شگفت اوری اسان است. در واقع همانطور که از نام این قلم ها پیداست از ساچمه ای ریز در سر قلم استفاده شده است. نیمی از ساچمه در بیرون قلم و نیمه در فضای جوهر داخل خودکار قرار دارد. ساچمه در محیط جوهری حرکت می کند و جوهر به آن منتقل می شود سپس با چرخش ساچمه و انتقال آن به بیرون از قلم می توان جوهر را به کاغذ منتقل نمود. درست مانند یک گوی که ابتدا در جوهر قرار دارد و به محض حرکت، جوهر را به کاغذ منتقل می کند. فشار هوا در خودکار باعث می شود که جوهر همواره به سمت پایین حرکت کند. مرکب خودکار بسیار غلیظ می باشد و نسبت به خودنویس ها از قوام بالایی برخوردار است.

اصطلاحی است برای سازنده و تهیه کننده قلم مو برای انواع نقاشیها . طرز کار در قلم بندی مرسوم در ایران به این ترتیب است که موهای پشت ستون فقرات گربه و حواشی آن را دسته دسته با قیچی می چینند ، سپس این دسته ها را که هر یک برای یک قلم مو تقریباً کافی است به ترتیب معینی از کرک و موهای شکسته و زواید دیگر پاک می کنند . سپس سر انها را در یک ردیف قرار می دهند همه این اعمال روی یک شیشه مسطح انجام می گیرد سپس آزمایش آخر موها را با آب انجام می دهند تا از پاک بودن آنها کاملاً مطمئن شوند آنگاه بوسیله یک نخ ابریشمی وسط هر دسته آماده شده را محکم گره می زنند و موها را به سر قلم که امروز از شاه پر کبوتر ساخته می شود ، به ترتیب زیر می بندند :
ابتدا یک قسمت شاه پر را به طور اریب می برند و ته ساقه آنرا به مقدار کم ،‌دایره وار قطع می کنند بطوریکه موهای بسته شده ، بسختی از آن خارج گردد . در این وقت قسمت بی مصرف شاه پر را از پر پاک می کنند و این ساقه را برای پاک کردن ساقه اصلی یا سر قلم بکار می برند . موی آماده و مستقیم را در آب می زنند و از دهانه اریب سر قلم بدقت ب هوسیله تیغ تیز یا بوسیله آتش آماده برای کار می کنند . عمل آرایش نوک موئین قلم معمولاً با دقت تمام انجام می گیرد زیرا در غیر اینصورت قلم مو غیر قابل استفاده خواهد بود .

منبع:مقاله قلم


نويسنده : الهه سرافراز


اومانیسم

اومانیسم

انسان‌گرایی (هومانیسم، اومانیسم یا اُمانیسم: Humanism)، جهان‌بینی فلسفی و اخلاقی است که بر ارزش و عاملیت انسان‌ها به صورت فردی یا جمعی تأکید دارد و عموماً تفکر نقادانه و شواهد (عقلانیت و تجربه گرایی) را بر پذیرش دگم اندیشی و خرافات ترجیح می‌دهد. در انتقاد از برخی مضامین انسان‌گرایی فراانسان‌گرایی مطرح شده‌است.
واژهٔ انسان‌گرایی، نهضتی فرهنگی فکری است که در خلال دوران تجدید حیات فرهنگی (رنسانس) به دنبال ایجاد رغبت و تمایلی که نسبت به آثار برجستهٔ یونانی و رومی پدید آمده‌است. واژه انسان‌گرایی (Humanism) را فردریچ نیتاما (Friedrich Immanuel Niethammer) از واژه "humanitas" برگرفت ."humanitas" کلمه‌ای لاتین از سری واژگان فیلسوفانه‌ای بود که سیسترون (Cicero) قبل از میلاد آن‌ها را ایجاد کرده بود.
انسان‌گرایان در میان مجردات انتهای دوران باستان و قرون وسطا، محققان و روحانیون، میان divinitas به معنی حوزه‌هایی از معرفت و فعالیت که از کتاب مقدس نشأت می‌گرفت و humanitas یعنی حوزه‌هایی که به قضایای عملی زندگی دنیوی مربوط می‌شده‌است، فرق گذاشتند؛ و از آنجا که حوزهٔ دوم، بخش اعظم الهام و مواد خام خود را از نوشته‌های رومی و به‌طور فزاینده یونان باستان می‌گرفت، مترجمان و آموزگاران این آثار که معمولاً ایتالیایی بودند خود را umanisti یا humanists نامیدند.

برای فهم بهتر اومانیسم، لازم است نگاهی به سابقه پیدایش این تفکّر داشته باشیم. واژه "humanism" یا "humanismus" که امروزه به کار می‏رود، از واژه "humanista" برگرفته شده است که در دوران رنسانس به‏کار می‏رفت و به معلمان و دانشجویان علوم انسانی اشاره داشت. واژه اخیر، خود از اصطلاحِ قدیمی‏تر "studia umanistaties"برگرفته شده است. در قرن‏های اولیه مسیحی، این کلمه لاتین اشاره به مطالعه متون شرک‏آمیزِ مرتبط با روم و یونان قبل از پیدایش مسیحیت داشت که دستگاه کلیسا هنوز آن را حفظ کرده بود. معروف‏ترین متخصص قرائت و فهم این متون در آن زمان جروم ( 354 ـ 420م) بود. در اواخر قرون وسطا و آغاز دوره رنسانس این کلمه رواج بیشتری یافت؛ در آن زمان این کلمه اشاره به یک برنامه آموزشی شامل توجه به معانی، بیان، بدیع، تاریخ و فلسفه باستان داشت، اما مطالعه منطق، فلسفه طبیعی، متافیزیک و ریاضی را شامل نمی‏شد. در ایتالیا واژه "humaneimen"اشاره به نهضتی داشت که خود را وقفِ مطالعه آثار کلاسیک، به‏ویژه مطالعه و احیای آثار افلاطون کرده بود.

متفکران و نویسندگان بعدی رنسانس نیز واژه "humanista" را به‏کار برده و از آن معنایی موسع‏تر را اراده می‏کردند. به تدریج، متفکران شاخص این دوران به کمک ذهن برای کشف و دریافت حقایق، ارج بسیاری نهادند؛ میکل‏آنژ، اِراسموس، لئوناردو، میکل سروانتس و بسیاری دیگر طالب جست و جو از «حقیقت نامقیّد» بودند و بر توان فردی انسان‏ها برای دریافت حقایق تأکید فراوان داشتند.

منبع:اومانیسم


نويسنده : الهه سرافراز


فرش ایرانی

فرش ایرانی

قالی ایرانی یا فرش ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده، سند آن نیز گزنفون تاریخ‌نگار یونانی در کتاب سیرت کوروش، در بین سال‌های ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد می‌نویسد: «ایرانیان برای این‌که بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود می‌گسترند.» در زبان پهلوی به هر چیز گستردنی (فرش) ویسترگ می‌گفتند (ویستردن=گستردن) سالنامهٔ چینی سوئی‌سو در دورهٔ ساسانی از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام می‌برد.فرش معروف بهارستان در کاخ تیسفون نیز به خاطر شکوهش بازتاب گسترده‌ای در ادبیات اسلامی داشته‌است. اگر چه برخی قصد دارند تاریخ فرش‌بافی را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط نمایند، اما با کشف قالی پازیریک که قدیمی‌ترین نمونهٔ قالی جهان که تاکنون یافته شده است، با نقوش اصیل هخامنشی است که در گور یخ‌زدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده این ادعا را باطل می‌کند. سیروس پرهام با رد این ادعا بیان می‌دارد:
در آثار نقاشان اروپای قرن پانزدهم مسیحی هرچه فرش بود از آناتولی و قفقاز بود و نمونه های بازمانده از فرشبافی سده های سیزدهم و چهاردهم مسیحی نیز از قفقاز و آسیای صغیر و هیچ نمونه ی ماقبل صفوی که به تحقیق بافت ایران باشد، در دست نبود. در آن زمان هنوز قالی پازیریک نیز کشف نشده بود و تصور می رفت که قالیبافی دارای عمری هزار ساله و رواج آن درایران نیز مرهون شاهان صفوی است.

قالی ایران به عنوان هنر دیرپای ملی و اسطوره سترگ از باورهای قومی و دینی از دیرباز بر گستره لایتناهی فرهنگ و هنر سرزمین ما ایران سایه افکنده است.اما نکته مبهم تاریخ همیشه در جوامع بشری تازیانه ناجوانمردانه خود را بیش از سیاست بر فرهنگ و خاصه هنر نواخته است. قالی و در کل فرش به صرف کاربردی و تزئینی بودنش از سالیان دور مورد توجه اقوام گوناگون بوده است. در کنار فراز و فرودها،افت و خیزهای درخشش فرش ایران در تاریخ چند هزار ساله این سرزمین مسائل حل نشده و نقاط مبهم بسیاری چونان دیگر هنرهای این سرزمین نیز وجود دارد عمده مصالح کاربردی فرش پشم است که تجزیه ، فروپاشی و نیز عدم مقاومت در برابر شرایطی چونان آتش عمر این کالای هنری کاربردی را تقلیل داده است، به گونه ای که اگر واقعا به کار بسته شود و نشیمن افراد گردد زیر پای یکی دو نسل بیشتر دوام نیاورده و عمر آن فراتر از نیم قرن نمی شود و متسلسل شده از بین می رود.
منبع:مقاله فرش ایرانی


نويسنده : الهه سرافراز


پست مدرنیسم

پست مدرنیسم

پسامدرنیسم، پسانوگرایی یا پُست‌مدرنیسم (همچنین: پساتجدد، مابعد تجدد) (به انگلیسی: postmodernism) به سیر تحولات گسترده‌ای در نگرش انتقادی، فلسفه، معماری، هنر، ادبیات و فرهنگ می‌گویند که از بطن نوگرایی (مدرنیسم) و در واکنش به آن، یا به‌عنوان جانشین آن پدید آمد. پست‌مدرنیسم مفهومی تاریخی ـ جامعه‌شناختی است که به دوران تاریخیِ بعد از مدرنیسم اطلاق می‌شود.

فلسفۀ پُست‌مدرن (پسامدرن، پسانوگرایی)-که نتیجۀ طرز نگرش پیشگامان مکتب پست مدرن است-، به مجموعه پیچیده‌ای از واکنش‌هایی مربوط می‌شود که در قبال فلسفه مدرن و پیش فرض‌های آن صورت گرفته اند، بدون آن که در اصول عقاید اساسی کمترین توافقی بین آن‌ها وجود داشته باشد. فلسفه پست مدرن اساساً به معارضه با شالوده گرایی مورد اعتقاد مشترک فلاسفه برجسته قرون شانزده، هفده و هجدهم میلادی می‌پردازد و آن‌ها را پیش‌فرض‌هایی می‌داند که باید مردود شناخته شده و کنار گذارده شوند این فلسفه به شدت تحت تأثیر مفاهیم پدیدارشناسی، ساختارگرایی و اگزیستانسیالیسم و همچنین افکار، آثار و نوشته‌های گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، سورن کیرکگارد، فردریش نیچه و مارتین هایدگر است. فلسفه پست مدرن اغلب به تردید در مورد تقابل‌های دوگانه ساده می‌پردازد.

پست مدرنیسم جنبشی است فلسفی، فرهنگی و هنری دوران معاصر در واکنش به فلسفه و هنر مدرن. مدرنیسم باتفکر خرد گرایی و عقل گرایی محض و ساختن یک فرهنگ جهانی بر علیه تنگ نظری های سنت گرایانه قرونوسطی سر برآورد. مادینگری و تک ساحتی بودن آن باعث بی توجهی به نیازهای عاطفی، روحی و معنوی انسان شد.مدرنیسم نتوانست دنیای آرزوهایی که برای انسان مدرن ترسیم کرده بود به واقعیت تبدیل و با انسان و شهر و تاریخارتباط برقرار کند و اعتبار خود را از دست داد. پست مدرنیسم در تقابل با این بحران و با اندیشه پایان دادن به فرا روایت ها و ایدئولوژی های مدرنیسم روی کار آمد و با بهره گرفتن از هنر متعارف و کلاسیک و دستاورد قدما و ارتباط آن با عرصه مدرن و به نوعی بازخوانی (دوبارهخوانی) آن ها، به تفکر جدید برای حل این بحران پرداخت. در این مقاله سعی شده به فلسفه پیدایش پست مدرنیسم و دلایل و ویژگی های آن مبنی بر این پرسش که: پست مدرنیسم گسستی از مدرن است و یا تداوم آن و یا بازگشت و رجعت به گذشته است؟ به اصول و مباحث مربوط به آنبپردازد. در این جا ناگزیر باید جنبش مدرن و اصول آن نیز بررسی شود، چرا که پست مدرنیسم مدعی است که ازنارساییها و نواقص عصر مدرنیسم بی بهره است، بنابراین برای آشنایی با فلسفه پست مدرن، شناخت مدرنیسم امریضروری خواهد بود.

منبع:مقاله پست مدرنیسم


نويسنده : الهه سرافراز


کارآموزی نقاشی و لعاب روی سفال با الهام از نقوش مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی

کارآموزی نقاشی و لعاب روی سفال با الهام از نقوش مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی

صفی‌الدین ابوالفتح اسحاق اردبیلی (۶۵۰–۷۳۵ ق) نیای بزرگ دودمان صفویان ایران است و نیز هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرین‌کلاه بود. که در منطقه مغان مقیم شده بود. صفی‌الدین اشعاری به زبان آذری در کتاب صفوةالصفا و سلسلةالنسب سروده‌است. دودمان صفوی نام خویش را از وی گرفته بودند. او پایه‌گذار خانقاه صفوی در اردبیل بود که با گذشت زمان پیروان بسیاری را به دست آورد.
در هشتصد و بیست و پنجمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی که به ریاست روحانی برگزار شد روز ۴ مرداد به نام روز بزرگداشت شیخ صفی الدین اردبیلی سالروز استقرار سلسله صفویه در ایران و نقش این سلسله در گسترش مذهب تشیع وتشکیل ایران یکپارچه بود به نام روز بزرگداشت شیخ صفی الدین اردبیلی تعیین و ثبت آن در تقویم رسمی کشور تصویب شد. همزمان با این روز هفته استان اردبیل نیز در تهران و استان اردبیل برگزار می‌شود.

از آنجایی که سفال دوران صفویه کمتر بررسی شده اند لازم است که از زوایای مختلف این سفالها مورد بررسی قرارگیرند که از جمله می توان به نقوش و تناسب های رنگ اشاره کرد.آنچه که ساخته شده است در واقع برگرفته از نقوش و تناسب های رنگی سفالینه های دوران صفوی است که هدف این کار شناسایی و باز آفرینی ترکیب های زیبایی شناختی آن دوران است . نقش یکی از ظروف برگرفته از سنگ مزار محرابی مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی و دیگری بخشی از تزئینات نورگیر قندیلخانه از این مجموعه می باشد.

از آنجایی که سفال دوران صفویه کمتر بررسی شده اند لازم است که از زوایای مختلف این سفالها مورد بررسی قرارگیرند که از جمله می توان به نقوش و تناسب های رنگ اشاره کرد.آنچه که ساخته شده است در واقع برگرفته از نقوش و تناسب های رنگی سفالینه های دوران صفوی است که هدف این کار شناسایی و باز آفرینی ترکیب های زیبایی شناختی آن دوران است . نقش یکی از ظروف برگرفته از سنگ مزار محرابی مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی و دیگری بخشی از تزئینات نورگیر قندیلخانه از این مجموعه می باشد. 

تاریخچه سفال و لعاب در دوره صفوی

در اوایل قرن دهم هجری ، برابر قرن شانزدهم میلادی ، سلسله صفوی به حکومت رسید و سلسله ای قدرتمند بعد از نهصد سال سرنوشت کشور را به دست گرفت .

در این دوره شهرهای مختلف مانند تبریز ، قزوین و اصفهان به عنوان پایتخت انتخاب شدند . علاقه و توجه سلاطین این سلسله از جمله شاه عباس به هنرهای تجسمی و هنر سفالگری در خور توجه بوده .

نفوذ و تأثیر هنر سفالگری و ساخت بدل چینی و سلادن و سایر تولیدات کشور چین را در سراسر این دوره بر تولیدات داخلی نمی توان نادیده گرفت

منبع::گزارش کارآموزی نقاشی و لعاب روی سفال با الهام از نقوش مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی


نويسنده : الهه سرافراز


آشنایی با موسیقی و نتها

موسیقی یکی از هدفهای زیباست که از ابتدای خلقت در نهاد طبیعت مستور بوده. آهنگ مرغان خوش نوا، وزش باد و حرکت برگ درختان، لغزش آب جویباران و ریزش آبشارها موسیقی ابتدائی بشر و اولین آموزگار انسان در آموختن این هنر بوده است.
موسیقی زبانی است که انسان به یاری آن می تواند کما بیش آنچه رادر ضمیر مکنون و مکتوم خویش دارد به میان آورد.
از سوی دیگر موسیقی وسیله ای است که یک موسیقیدان (خلاق موسیقی) بسته به احساس، دانسته های عمومی، جهان بینی و انسانیت خویش از آنچه که نزد استادان خود فرا گرفته و خود نیز آنها را به تجربة عملی گذارده، بهره گرفته و مکنونات قلبی، آرزوهای نهفته فردی و یا سرکوب شدة اجتماعی را باز آفریند.

موسیقی یا موزیک (به فرانسوی: musique) که در فارسی به آن خُنیا هم گفته می‌شد، یکی از فعالیت‌های بشری است که بُن‌مایهٔ تشکیل‌دهندهٔ آن، صدا و سکوت است. عناصر اصلی تشکیل‌دهندهٔ موسیقی شامل زیروبمی (نَواک) (تعیین‌کنندهٔ ملودی و هارمونی) و ریتم است.

تئوری موسیقی (به انگلیسی: music theory، به فرانسوی: théorie de la musique) نظریه‌ای دربارهٔ قواعد، اصطلاحات و نحوهٔ اجرای موسیقی است. تئوری موسیقی از قرن‌های گذشته ابداع شده و به‌تدریج تکامل یافته‌است. تئوری موسیقی شاخه‌ای تخصصی از رشتهٔ موسیقی است که شامل شناخت کلیهٔ قواعد، علامت‌ها و آشنایی با انواع صدای نُت‌ها، فاصله، ترکیب میزان‌ها، ضرب‌آهنگ (ریتم)، گام، و پرده‌های موسیقی است. اهمیت «تئوری موسیقی» به قدری است که از نظریه‌دانان این رشته به‌عنوان «نظریه‌پرداز موسیقی» (تئوریسین موسیقی) نام می‌برند.

 الفبای موسیقی نت نام دارد. نُت یا نوت، در موسیقی به دو معنی بکار می رود:یکی به معنی واحد صدائی با فرکانس ثابت که نامی بر آن گذاشته شده، که در متون کهن فارسی به آن نغمه می گویند. دیگری به معنی نمایش یا نشانه نوشتاری هر یک از این صداها. در معنی اول نت ها هفت نام برای نوشتن اصوات موسیقایی هستند.در ایران به پیروی از فرانسه و ایتالیا نت ها به این صورت نام گذاری می شوند:دو - ر - می - فا - سل - لا - سی (do, re, mi, fa, sol, la, si). روش های نام گذاری دیگر نیز وجود دارد که نت ها را با اصطلاحات «A, B, C, D, E, F, G» عنوان می کنند.در این روش A همان نت «لا» (la) است. این نام ها بیانگر نواک اصوات است. در معنی دوم، برای مکتوب کردن اصوات موسیقی، این صداها را طبق قواعد خاصی بین یا روی پنچ خط افقی می نویسند که به نام خطوط حامل شناخته می شوند.

منبع:مقاله آشنایی با موسیقی و نتها


نويسنده : الهه سرافراز


رنگ

رنگ

به گفته ایتن مطالعه بر روی احساس ناشی از رنگ ها ، با تاثیرات رنگ بر طبیعت آغار می شود . رنگ یکی از عناصر اساسی در طراحی محیط محسوب می شود ، انسان در محیط زندگی خود به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه با رنگ ها در حال تعامل است و ازآن ها تاثیر می پذیرد . این تاثیرات می توانند به صورت فیزیولوژیکی و پسیولوژیکی پدیدار شوند. امروزه بیان اینکه رنگ به صرف زیبایی در محیط مورد استفاده قرار گیرد ، نمی تواند مورد پذیرش قرار گیرد ، چرا که مساله مهم در طراحی یک محیط نیاز ها و احساسات کاربران آن می باشد . بنابراین آگاهی از این تاثیرات و نحوه استفاده از آن ها در بهبود کیفیت فضا می تواند موثر واقع شود . در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی، به بررسی روانشناسی رنگ و اثرات آن بر محیط ، با تاکید بر فضاهای داخلی اختصاص داده شده است .در ابتدا به شناخت ماهیت رنگ و برخی از ویژگی های آن ، نحوه ادراک رنگ و سپس با بررسی تاثیرات فیزیولوژیکی و روانشناسانه آن ، با تاکید بر بعد تاثیرات روانی ، عواملی چون تاثیر رنگ محیط و دکو راسیون داخلی در ادراک دما ، وزن ظاهری اشیاء ، وسعت محیط ، قضاوت در مورد گذر زمان و مسیر یابی در فضاهای مختلف و... با مرور آزمایشات و تحقیقات انجام شده در سال های اخیر ، توسط محققان مختلف و مقایسه و نتیجه گیری آنها پرداخته شده است، در آخر راهکارهایی را برای نحوه استفاده از این تاثیرات در محیط و دکوراسیون داخلی بر مبنای مطالعات انجام گرفته و نتایج حاصل از مراحل قبل ارائه می دهد.

رنگ زندگیست، زیرا جهان بدون رنگ برای انسان حتی حیوانات، مرده جلوه می نماید. ماهیت اصلی رنگ، طنینی از تصوارت خیالی بوده و در این حالت رنگ موسیقی است، چنانچه شعله آتش، بوجود آوردنده نور است، نور نیز رنگ را بوجود می آورد. و اما اهمیت رنگ در معماری، جذابترین و جالبترین قانونیست که به طراحی ما روح می بخشد از ابتدای خلقت تا کنون، قانونیست که افراد را از یکدیگر مجرا می کند در رفتار، سیاست و مذهب. رنگ بازتاب فیزیکی نور از سطح اشیاء است که چشم انسان آن رادریافت کرده و تاثیرات احساسی مختلفی هر فرد ایجاد می کند به گونه ای که رنگ های روشن و پررنگ قالب نشاط آوری دارند، سرزندگی در انسان ایجاد کرده و روح بخش اند، در مقابل، رنگ های تیره و کم رنگ، عاری از نشاط اند و فاقد اثر روح بخشی. رنگ یکی از خاصیت های نور است، ادراک رنگ، نتیجه نور تابیده شده، تغییرات در آن، ویژگی های جذب کنندگی، قالب انعکاس و حتی انتقال سطح، رابطه سطح با رنگ های اطراف و دیگر ویژگی های است که چشم انسان قادر به درک آن می باشد. رنگ قدرت این را دارد که به صورت منحصر به فرد در انسان، حالات روحی مختلفی را بوجود آورد؛ از قبیل هیجان یا اضطراب، و حتی آرامش بخشی و ایجاد فضای خاص. رنگ می تواند دلهره بیافریند و یا اینکه افراد را نگران یا بیخیال جلوه دهد. رنگی که برای محیط پیرامونی خود انتخاب می کنید تاثیر عمیقی بر حالات روحی و روانی شما به همراه دارد، بنابراین به تاثیر رنگ ها در محیط زندگی باید توجه داشت تا بتوان محیطی به وجود آورد که برای همگان لذت بخش باشد، در این مقاله به بررسی تاثیر رنگ بر رفتارهای متقابل انسان و محیط، و اهمیت آن در معماری داخلی می پردازیم.

منبع:مقاله رنگ


نويسنده : الهه سرافراز


عکاسی

عکاسی

عکاسی در لغت به معنای روش عکاسی و عکسبرداری است و همچنین به عمل و شغل عکاس نیز گفته می‌شود.این هنر در اکثر زبان‌های جهان فتوگرافی خوانده می‌شود که ترکیبی از دو کلمهٔ یونانی فتو به معنی نور و گرافی به معنی ثبت یا نگارش است. بنابراین، فتوگرافی به معنای نقش کردن با نور است. عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ که در دو مرحله انجام می‌شود: نخست، به‌دست‌آوردن تصویر به وسیلهٔ دوربین و ثبت آن روی نگاتیو (فیلم) یا گیرنده تصویر الکترونیکی و دوم، ظاهر کردن تصویر مخفی حاصل از دوربین عکاسی و پایدارکردن آن. در این فرایند، دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو یا گیرنده تصویر، باعث می‌شود الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور (نقره کلرید یا گیرنده) تأثیر گذارد و باعث ثبت تصاویر گردد. عکاسی دارای سه جنبهٔ علمی، صنعتی و هنری است؛ به‌عنوان یک پدیدهٔ علمی متولد شد، به‌شکل یک صنعت گسترش یافت و به عنوان هنر تثبیت شد عکاسی توسط یک فرد کشف و تکمیل نشده‌است، بلکه نتیجهٔ تلاش بسیاری از افراد در زمینه‌های مختلف و اکتشافات و نوآوری‌های آنان در طول تاریخ است و سال‌ها قبل از اختراع عکاسی، اساس کار دوربین عکاسی وجود داشته‌است اما اولین تصویر لیتوگرافی نوری در سال ۱۸۲۲ میلادی توسط مخترع فرانسوی، ژوزف نیسه‌فور نیِپس تولید شد و پس از آن توانست عکسی دائمی از طبیعت به نام اصطبل و کبوترخانه را خلق کند. او با همکاری لوئی داگر، آزمایش‌هایی را بر ترکیبات نقره براساس یافته‌های یوهان هاینریش شولتز انجام دادند و داگر در سال ۱۸۳۷ توانست روش داگرئوتایپ را اختراع کند. تئوری عکس رنگی سه‌رنگ، توسط جیمز کلرک ماکسول در سال ۱۸۵۵ پیشنهاد شده بود. برپایهٔ نظریهٔ او، نور مرئی از سه رنگ اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شده‌است. پس فیلمی از سه لایه ساخت که هر لایهٔ آن نسبت به یکی از سه رنگ‌های اولیه حساس بود و توانست نخستین عکس‌رنگی را در سال ۱۸۶۱ به ثبت برساند. جورج ایستمن در سال ۱۸۸۴ میلادی فیلم رول را که فیلمی از جنس پلاستیک آغشته به امولسیون ژلاتینی است را ابداع کرد و با ساخت دوربین جعبه‌ای در سال ۱۸۸۸، عکاسی را برای مردم عادی مقرون به صرفه نمود و تحول مهمی در عکاسی ایجاد کرد. ادوین لند نوعی دوربین آنالوگ ظهور فیلم فوری موسوم به دوربین پولاروید را اختراع کرد که بلافاصله پس از عکسبرداری، نسخهٔ چاپ‌شدهٔ عکس را پرینت می‌کردند و عکس گرفته‌شده یک دقیقه بعد و در مدل‌های جدیدتر تا چند ثانیه بعد، قابل رویت بود.

عکاسی در لغت به معنای روش عکاسی و عکسبرداری است و همچنین به عمل و شغل عکاس نیز گفته می‌شود. این هنر در اکثر زبان‌های جهان فتوگرافی خوانده می‌شود که ترکیبی از دو کلمهٔ یونانی فتو به معنی نور و گرافی به معنی ثبت یا نگارش است. بنابراین، فتوگرافی به معنای نقش کردن با نور است.
عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ که در دو مرحله انجام می‌شود: نخست، به‌دست‌آوردن تصویر به وسیلهٔ دوربین و ثبت آن روی نگاتیو (فیلم) یا گیرنده تصویر الکترونیکی و دوم، ظاهر کردن تصویر مخفی حاصل از دوربین عکاسی و پایدارکردن آن.
در این فرایند، دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو یا گیرنده تصویر، باعث می‌شود الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور (نقره کلرید یا گیرنده) تأثیرگذارد و باعث ثبت تصاویر گردد.

منبع:مقاله عکاسی


نويسنده : الهه سرافراز


خیاطی

خیاطی

واژه خیاط (درزی) به شخصی گفته میشود که با پارچه و یا چرم بتواند پوششی برای بدن انسان ایجاد کند. بدین ترتیب انواع لباس های مردانه، زنانه و بچه گانه بوسیله فرد خیاطی ساخته شده و به مصرف کننده تحویل میگردد.

 در گذشته پارچه را روی اندام افراد قرار داده و فرم دلخواه را در می آوردند کوک و سنجاق زده و اقدام به دوخت می کردند. یا برخی بر حسب تجربه و بدون الگو, لباس را برش زده که نیاز به چندین پرو داشت. رفته رفته با پیشترفت علم و تجربه, متدهای تدوین و بصورت کلاسیک, در کشورهای مختلف رایج گردید. متد گرلاوین، متد فرانسوی، متد ژاپن، متد متریک و متد مولر آلمانی. دو استاد فن خیاطی به نامهای ویونت Vionnet و شانل Shanel که حساسیت و استعداد خاصی نسبت به زیبایی شناسی و مسایل اجتماعی داشتند، تغییرات خطوط اندام و بدن را کشف کردند. با آنکه تعبیر و تفسیر این دو طراح متفاوت بود اما آنان را باید بوجود آورنده و مخترع اصلی لباس ساده و راحت امروز دانست. از آن جا که پوشیدن لباس یک ضرورت است هر کس این دین را نسبت به خودش احساس می کند که ظاهر خود را به خوشایند ترین شکل ممکن به جهانیان عرضه کند. بنابراین پوشاک باید رنگ و طراحی هنرمندانه و زیبا داشته باشد و هماهنگ با شرایط محیط و باب روز باشد. پدید آمدن پوشاک امری تصادفی و خواستنی نبوده است. بلکه بر مبنای تفکرات و نیاز های اقلیمی، مادی و معنوی اقوام به وجود آمد، شکل گرفت و تحول یافت. پوشاک باستان در قرون وسطی جای خود را به شکل ظاهری شکوهمند داد. در عهد رنسانس پر زرق و برق شد و صورتی تجملی پیدا کرد و سپس در عصر نوین شکلی نامشخص و رمز گونه به خود گرفت. زمینه های شغل مزون لباس عروس و نامزدی _ تولیدی لباس و فروش آن _ چرم دوزی _ آموزش الیاف سنجی_ دبیری در این رشته _ طراحی لباس_ طراحی صحنه در صدا و سیما _ طراحی اندام _ تولید لباس بچه گانه _ زنانه دوزی _ مردانه دوزی _ دوختهای تزئینی _ خانه داری عمومی از جمله شغلهای مرتبط با رشته مذکور می باشد.

خیاطی یکی از مشاغلی است که از دیر باز مورد توجه ایرانیان بوده است ، تولید پوشاک در دوره های گوناگون شکل و شمایلی متفاوت داشته است ، امروزه بازار خیاطی با استفاده از ماشین آلات مدرن و دستگاههای پیشرفته و کارخانه های عظیم بسیار متفاوت با گذشته است ، ولی همچنان استفاده از پوشاک تولیدی کارگاهها در همه دنیا رواج دارد ، کارگاه خیاطی در ایران تاریخچه ای بیش از ۱۵۰ سال دارد ، امروزه کارگاهها نیز مانند سایر بخش ها مدرن شده و با استفاده از تکنولوژی های روز دنیا سعی در آموزش خیاطی به روش نوین می نمایند .

منبع:مقاله خیاطی


نويسنده : الهه سرافراز