
علم دینی
همچنین علوم انسانی اسلامی مسیول پیادهسازی بایدها و نبایدهای ارایهشده از سوی فقه حکومتی و سنجش وضعیت موجود با شاخصهای ارایهشده از همان ناحیه است تا کنشهای کنشگران و زمینههای کنش آنها را به وضعیت مطلوب برساند.
از طریق این نگاه، تقسیمبندی نوینی در حوزه علوم پیشنهاد میشود که انفکاک بین علوم انسانی و فقه حکومتی از بین میرود.
"محمدنقیب العطاس" یکی از موافقان و نظریهپردازان اسلامیسازی معرفت است.
وی با تبیین حقیقت علم و ایمان و انسان و جایگاه انسان در هستی به پیوند علم با انسان و دین پرداخت و علمدینی را تفسیر کرد.
انسانی و کاربردیغربی و فرایند اسلامیسازی علوم در این دیدگاه عبارت است از: ١. شناسایی عناصر کلیدی از علوماسلامی؛ ۲.
جایگزینی عناصر کلیدیاسلامی با غربی؛ ۳.
ابتنای علومطبیعی و کاربردی بر عناصراسلامی ۴.
دیدگاه استقلال دو حوزه علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این دو حوزه معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصههای غیراختصاصی دین تاکید ورزد.
استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی میدانند.
در این دیدگاه عقل، همگام با قرآن و سنت، تامین کننده معرفت دینی است و از این رو، معرفت عقلانی و دانش علمی از قلمرو معرفت دینی بیرون نبوده و هرگز در مقابل دین قرار نمیگیرد.
در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار میگیرد، نه در برابر دین.
از این رو، از این منظر، علم یکسره دینی شده و چیزی به نام علم غیردینی وجود نخواهد داشت.
این مقاله بر آن است تا ضمن بر شمردن ارکان، مبادی و پیش فرضهای این نظریه، به کارکرد آن در تصویر علم دینی و اسلامی کردن علوم بپردازد.
منبع : علم دینی
نظرات شما عزیزان:

