
موضوعاتی ازاین قبیل که انسان چگونه و با چه ساختاری به درک، تشخیص و حل مساله میپردازد و این که ذهن چگونه اطلاعات دریافتی از حواس( مانند بینایی یا شنوایی) را درک میکند و یا اینکه حافظه انسان چگونه عمل میکند و چه ساختاری دارد از عمده مسایل قابل توجه دانشمندان این رشته میباشد.
در واقع مشکلات بخش جدایی ناپذیر زندگی ما هستند.
حل مسیله مهارتی است که بقای فرد و حتی بقای نسل در گرو آن هست.
پس بیایید نگاهی دقیقتر به این مهارت بیاندازیم.
حل مسیله( یکی از مهارتهای زندگی )، یک فرآیند شناختی – رفتاری است که فرد به کمک آنها سعی میکند راه حلهای موثر یا مفیدی برای مسایل روزمره زندگی پیدا کند.
این افراد اضطراب کمتری را تجربه میکنند و به هنگام بروز مشکل با حل مسیله مناسب، استرس خود را کنترل میکنند.
توانایی حل مسیله به افراد کمک میکند تا از چالش پیش آمده به عنوان یک فرصت استفاده کنند و تواناییهای خود را شکوفا کنند یا اینکه به دنبال آموختن مهارت جدیدی باشند تا از عهده مشکل پیش آمده برآیند.
مهارت حل مسیله به افراد کمک میکند تا ذهن خلاق داشته باشند و به دنبال ایدههای جدید باشند.
بهطور کلی به کارگیری مدلهای حل مسیله در مورد مشکلاتی که عمده و ناچیز، مثبت و منفی و عمومی و ویژه هستند، بهطور مساوی موفقیت آمیز خواهد بود، ما بر این مفهوم گسترده تاکیدمی کنیم، زیرا که مشکلات معمولا به شکل یک چیز عمده، منفی، بیزار کننده و بد در نظر گرفته میشود.
چنین درک ناقصی به کارگیری مهارتهای اجتماعی انطباقی را که در این بحث ارایه میشود را بهطور نامناسبی محدود میکند( زارعان وبخشی رودسری، ۱۳۸۶ ). برطرف ساختن مشکلات مثبت به اندازه رفع مشکلات منفی اهمیت دارد.
درک این نکته که مشکلات میتوانند مثبت باشند کمک میکند تا حالت نابهنجاری که به هنگام داشتن یک مشکل احساس میشود از بین برود.
حذف قضاوتهای ارزشی منفی ممکن است شخص را در پذیرش مشکل یاری نماید.
احساس گناه و شرمساری و حالت دفاعی و انکاری را که این قضاوتها ایجاد میکنند کاهش مییابد.پذیرش وجود مشکلات، پیش در آمد مهمی در حل مسیله موثر میباشد.
منبع : دیدگاه های حل مسئله
نظرات شما عزیزان:

