
در ایران نیز شهرنشینی با روندی سریع و شتابان همراه بوده و این رشد شتابان، مسایل و معضلات بسیاری برای شهرهای ایران به دنبال داشته است.
در این میان، حاشیه نشینی به عنوان آیینه تمام نمای مسایل شهری، جایگاه و اهمیت خاصی در تحقیقات اجتماعی دارد.
بهبود زیرساختهای فیزیکی شهر یا محله مهمترین اولویت آنان برای بهبود وضعیتشان محسوب میگرددجامعه شناسان در تعریف افرادی که در حریم شهرها سکونت دارند چنین میگویند: معمولا حاشیه نشینان را کسانی تشکیل میدهند که در شهرها زندگی میکنند اما به عنوان یک شهروند از امکانات و خدمات شهری بهره نمیبرند.
این افراد با وجودی که در دل یا حاشیه شهرها جای دارند اما فرهنگ روستایی را هم چنان حفظ کردهاند ولی در عین حال خود را شهری میدانند همچنین در انسان شناسی نیز حاشیه نشین به فرد یا گروهی گفته میشود که فرهنگ اولیه خود را بدون اینکه فرهنگ ثانویه را جایگزین نماید از دست داده است یا در عالم برخ قرار میگیرد یک جامعه شناس در خصوص حاشیه نشینی افراد مهاجر میگوید: " انسان حاشیه نشین شخصیتی است که از برخورد یا پیوند دو نظام فرهنگی متفاوت یا متخاصم به وجود میآید.
. توسعه حاشیه نشینی در ایران به سالهای ١۳۳۰ برمی گردد اما شدت آن در دهههای ۴۰ و ۵۰ رقم خورده است.
فقدان و کمبود امکانات رفاهی و خدماتی در مناطق روستایی و شهرهای کوچک فرآیند مهاجرت را تشدید کرد و حاشیه نشینی پدیدار گشت و به این ترتیب یکی از بارزترین نمودهای مهاجرت در ایران مانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه شکل گرفت.
حاشیه نشینها به کسانی گفته میشود که در اطراف شهر ساکن هستند ولی جذب نظام اقتصادی اجتماعی آن نشده اند.
این افراد قشر فقیری را تشکیل میدهند که با عوارضی چون بهداشت ناکافی، انحرافات، بیکاری، و بزهکاری سروکار دارند.
پژوهش حاضر به روشش پیمایشی صورت گرفته است.
با توجه به فرضیات مطرح شده، پرسشهایی تهیه گردید و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نتایج جمع آوری شد.
در فرضیات، متغیرهای حاشیه نشینی و شغل قبلی به عنوان متغیرهای مستقل و مشارکتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، انحرافات، بیکاری و کار کردن به عنوان متغیرهای وابسته انتخاب شدند.
منبع : حاشیه نشینی
نظرات شما عزیزان:

