
مدیریت دانش
تعاریف مختلفی برای مدیریت دانش وجود دارد اما تعریف بالا به این دلیل انتخاب شده است که بعضی از مهمترین جنبههای هر برنامهی موفق مدیریت دانشی را مشخص میکند: صریح – آشکارسازی فرضیات؛ کدگذاری اینکه کدامیک شناختهشده هستند؛ سیستماتیک – واگذار کردن امور به بخت و اقبال باعث کسب منفعت نمیشود.
لازم به ذکر است که دانش، هم دربرگیرندهی دانش ضمنی( در ذهن افراد) و هم دانش صریح( کدگذاریشده و بیانشده مثل اطلاعات در پایگاههای داده، اسناد و غیره) است.
یک برنامهی دانشی خوب به فرایندهای توسعهی دانش توجه میکند و هر دو شکل پایهای دانش را منتقل میکند.
روند اوج یافتن نقش دانش، نوآوری و فناوریهای نوین در ایجاد مزیتهای راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب سیاستهای راهبردی سازمانها جای گیرد.
روش پژوهش حاضر کتابخانهای میباشد.
مدیریت دانش میتواند با یکپارچهسازی سرمایههای دانشی سازمانها در بخشهای مختلف و تاثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتریمداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیمگیری هوشمندانه، بازطراحی فرایندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقای سطح فعالیتها و رسیدن به اهداف موردنظر را به همراه داشته باشد.
مدیریت دانش، رسیدن به اهداف سازمان با استفاده بهینه از دانش و یا توانایی یك سازمان در استفاده از سرمایه معنوی( تجربه و دانش فردی نزد هر فرد) و دانش دسته جمعی به منظور دستیابی به اهداف خود از طریق فرایندی شامل تولید دانش، تسهیم دانش و استفاده از آن به كمك فناوری است.
مدیریت دانش، راز موفقیت سازمانها در قرن ۲١ است.
دانش، مفهومی فراتر از داده و اطلاعات است.
دانش به مجموعه اطلاعات، راه كار عملی مرتبط با آن، نتایج بهكارگیری آن در تصمیمات مختلف، آموزش مرتبط با آن، نگرش افراد در مشاغل و مسیولیتهای مختلف در ارتباط با آن گفته میشود.
دانش هر نفر، حتی در موردی خاص، ممكن است با دیگران متفاوت باشد.
دانش زیربنای مهارت و تجربه و تخصص هر فرد است.
منبع : مقاله مدیریت دانش
نظرات شما عزیزان:

